دانشگاه علمی کاربردی واحد 13



نمایشگاه نقشه ­های خلیج فارس با عنوان خلیج فارس نماد جاودانگی ایران، به مناسبت هفته پژوهش توسط کتابخانه مرکزی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی راه اندازی شده است. این نمایشگاه حاوی 20 نقشه تاریخی و کهن از خلیج فارس است که در کتاب­های لاتین قدیمی چاپ شده ­اند. قابل ذکر است، تمامی این نقشه­ ها و کتاب­های آن در گنجینه کتاب­های لاتین کتابخانه مرکزی پژوهشگاه موجود هستند و این نقشه­ ها تنها بخشی از نقشه­ های کهن خلیج فارس موجود در کتابخانه است. قدیمی­ ترین این نقشه­ها ترسیم شده به سال 1665م. و جدیدترین آن­ها مربوط به سال 1930م. است. در تمامی این نقشه­ها نام زیبای خلیج فارس به روشنی حک شده است و نشان از حقانیت تاریخی این نام دارد. از نکات جالب توجه این نمایشگاه نقشه­ای تاریخی مربوط به سال 1732م. است که در جلد پنجم کتاب Hedendaegsche historie چاپ شده است. در این کتاب در 2 نقشه خلیج فارس ترسیم و به همین نام نشان داده شده است ولی در نسخه اسکن شده این کتاب که در فضای مجازی موجود است هیچ­کدام از این نقشه­ها وجود ندارند. قابل توجه است که اصل این کتاب و نقشه ­ها در گنجینه کتاب­های لاتین کتابخانه پژوهشگاه موجود هستند.
گفتگوی جالب جنید بغدادی و بهلولمرد جوانی در حالی که نفس نفس می زد گفت : بهلول دیوانه را ندیدی ؟!خادم مسجد پرسید : تو کیستی ؟- من از شاگردان شیخ بزرگ "جنید بغدادی" هستم . اما استادم مرا بدنبال بهلول فرستاده و اینک در انتظار او به سر می برد.- چند روزی است که بهلول به مسجد نیامده است به گمانم از شهر خارج شده و در بیابانهای اطراف شهر می گردد .مرد جوان از خادم تشکر کرد و با سرعت به راه افتاد . جلو دروازه ی شهر بغداد به شیخ جنید و دیگر شاگردانش رسید . چند کلمه ای با شیخ حرف زد و سپس همه از شهر خارج شدند .خورشید به شدت می تابید و اشعه ی طلایی اش را بر سرتاسر بیابان می پاشید.تا چشم کار می کرد بیابان بود . شیخ پیشاپیش شاگردانش جلو می رفت و بی توجه به گرمای سوزان و تشنگی راه می پیمود . ناگهان از دور چشمانش به چند تپه ی کوچک افتاد . یک سیاهی از دور بر فراز تپه دیده می شد.جلوتر رفتند و مردی را دیدند که بر فراز تپه نشسته بود و به دور دست نگاه می کرد.شاگرد جوان شیخ گفت : به گمانم بهلول باشد . اما عجیب است که در این وقت روز در این بیابان زیر تابش سوزان خورشید نشسته است .!یکی از شاگردان گفت :شنیده ام دیوانگان در برابر سرما و گرما تحمل زیادی دارند !بعد با صدای اهسته به بغل دستی خود گفت :نمی دانم شیخ جنید با این دیوانه چکار دارد که در این هوای گرم در بیابان سفر می کند؟!دیگری گفت : حتما حکمتی در کار است !شیخ صدای گفتگوی انها را شنید . لحظه ای ایستاد و گفت : می خواهم از او چند سوال بپرسم . شنیده ام مرد دانشمندی است .دوباره به راه افتاد به نزدیکی تپه رسید . بهلول متوجه نبود و داشت به روبرو نگاه می کرد . صدای شیخ او را به خود آورد : سلام بر تو ای بهلول !بهلول به پشت سرش نگاه کرد . از دیدن شیخ و شاگردانش تعجب کرد . با دهان باز نگاهشان کرد و گفت : در بیابان هم مرا تنها نمی گذارید ؟!شیخ جلو رفت و گفت : آیا تو بهلول هستی ؟ـ آری ، اما تو کیستی و با من چکار داری؟!ـ من شیخ جنید بغدادی هستم.بهلول تبسمی کرد و گفت : تو همان شیخ معروف بغداد هستی که مردم را ارشاد می کنی؟ـ آری.بهلول به شاگردان شیخ که زیر افتاب عرق از سر و رویشان می چکید نگاهی انداخت و گفت : این بیچاره ها را در این گرما از شهر خارج کرده ای که چه شود؟!ـ همه مایل بودیم تو را ببینیم.ـ آیا تو واقعا شیخ جنیدی هستی؟ـ آری.ـ بگو ببینم ، چگونه غذا می خوری؟!ـ اول بسم الله می گویم ، آنگاه از غذایی که جلوی من است لقمه ی کوچک برمی دارم و ان را به سمت راست دهانم می گذارم و اهسته می جوم . هنگام غذا خوردن به لقمه ی دیگران نگاه نمی کنم و هر لقمه ای که می خورم خدارو شکر می گویم و در اول و اخر غذا دستها را می شویم .بهلول چهره اش را در هم کشید و روی خود را از شیخ برگرداند .ـ تو راهنمای مردم هستی اما خودت اداب غذا خوردن را نمی دانی !ناگهان همهمه ای در میان شاگردان افتاد .شیخ با تعجب به همراهانش نگاه کرد و با خود گفت : عجیب است ، اینها که من گفتم اداب صحیح غذا خوردن است که از بزرگان دین سفارش کرده اند !صدای یکی از شاگردان را شنید که گفت : ای شیخ ! حرفهای بهلول را به دل نگیر ، او دیوانه است و نمی داند چه می گوید .شیخ فکری کرد و گفت : سخن راست را باید از دیوانگان شنید . رو برگرداند تا با بهلول حرف بزند ، اما ناگهان دید بهلول از بالای تپه سرازیر شده است . از بالای تپه او را دید که با سرعت در بیابان پیش می رود . رو به شاگردانش کرد و گفت : او دارد می رود . تا از ما دور نشده به او برسیم .شاگردان به دنبال شیخ از تپه بالا رفتند و از آن طرف سرازیر شدند . بهلول از آنها دور شده بود و مانند نقطه ی سیاهی در بیابان پیش می رفت .شیخ مدتی با قدمهای تند به دنبال او رفت اما ناگهان شروع به دویدن کرد . شاگردان خسته و نفس ن به دنبال شیخ در بیابان می دویدند .بهلول ایستاد و به پشت سرش نگاه کرد . با دیدن آنها لبخندی زد و روی سنگی نشست . مدتی بعد شیخ و شاگردانش خسته و نفس ن از راه رسیدند . شیخ کنار بهلول نشست و گفت : سوال دیگری بپرس تا به تو جواب دهم .بهلول به شاگردان شیخ که از گرما و خستگی کلافه شده بودند و عرق از سر و رویشان می چکید نگاه کرد ، یکی از شاگردان نگاه تندی به بهلول انداخت و گفت : این دیوانه کارهای عجیبی می کند ، شاید قصد دارد ما را هلاک کند .شیخ جنید نگاه معنی داری به شاگردش کرد و به او فهماند که ساکت شود . به بهلول گفت : خواهش می کنم به حرف شاگردانم توجه نکن و سوالت را بپرس .بهلول گفت : آیا سخن گفتن می دانی ؟!شیخ جواب داد : آری همیشه به اندازه سخن می گویم و بی حساب حرف نمی زنم . مردم را با سخنانم به طرف خدا و رسولش دعوت می کنم . اما زیاد موعظه نمی کنم که کسی از سخنانم خسته و بی حوصله شود .بهلول از روی سنگ بلند شد . لباسش را تکاند و گفت : تو سخن گفتن هم نمی دانی ! دوباره با قدمهای تند حرکت کردو از آنها دور شد .شیخ جنید به فکر فرو رفت و با خود گفت : باز هم من آنچه را که از زبان بزرگان دین سفارش کرده اند گفتم اما بهلول نپذیرفت . چه سرّی در کار است که او این گونه با من رفتار می کند ؟!صدای یکی از شاگردانش را شنید که گفت : ای شیخ ما بیهوده وقتمان را تلف می کنیم . همه می دانند بهلول دیوانه است . اگر مردم شهر بدانند که شیخ بزرگشان به دنبال سخنان بیهوده ی این دیوانه در بیابانها می گردد ، به شیخ بدگمان می شوند . بیا تا دیر نشده به شهر برگردیم .شیخ جنید باز هم گفت : سخن راست را باید از دیوانگان شنید . و بدنبال بهلول راه افتاد . شاگردان شیخ چند لحظه ای ماندند و این پا و آن پا کردند :ـ حال شیخ خوب نیست ، باید او را برگردانیم !ـ بیایید به شهر برگردیم ، این هوای گرم دارد مغز مارا آب می کند .- مگر می شود شیخ را با این دیوانه در این بیابان تنها گذاشت ؟ بیایید به دنبالش برویم.چند نفر از شاگردان راه افتادند و بقیه با بی میلی به دنبال انها کشیده شدند.بهلول از پشت سر صدای شیخ را شنید :" صبر کن بهلول ، صبر کن "بهلول ایستاد . شیخ سراسیمه به او رسید و گفت : باز هم بپرس . من این بار سوال تو را بدرستی پاسخ خواهم داد .بهلول گفت : بی فایده است شیخ . من هر چه از تو می پرسم تو درست پاسخ نمی دهی !شیخ با لحنی پر از خواهش و تمنا گفت : قول می دهم پاسخ صحیح بدهم .در این لحظه شاگردان شیخ رسیدند و توان راه رفتن نداشتند و همانطور روی زمین رها شدند در حالی که با گوشه ی دستار ، خود را باد می زدند ، صدای اعتراضشان بلند بود :-این بازی تا کی ادامه خواهد داشت ؟ از بس بر این خاک داغ قدم برداشتیم پاهایمان تاول زده اند.-ای شیخ تمنا می کنم هر چه زودتر برگردیم.-شب در این بیابان امن نیست . درندگان و راهن هر گوشه کمین می کنند.شیخ بی توجه به حرف شاگردانش ، گوشه ی قبای بهلول را گرفته بود و تکان می داد :"تمنا می کنم بپرس ، من عاقبت به سوالهای تو پاسخ صحیح خواهم داد."بهلول گفت : این اخرین سوال است . اگر پاسخ ندهی باور نمی کنم که تو شیخ جنید معروف باشی . حالا بگو بدانم چگونه می خوابی؟شیخ به فکر فرو رفت و بعد از چند لحظه سکوت گفت :" چون از نماز و دعا فارغ می شوم ، لباس خواب می پوشم و انچه اداب خوابیدن از رسول الله (ص) به ما رسیده به جای می اورم ."ناگهان بهلول از شیخ رو برگرداند . اما قبل از اینکه حرکت کند شیخ جنید دو دستی لباس او را چسبید و گفت :" حالا که پاسخهای مرا قبول نمی کنی تو را به خدا قسم می دهم که پاسخ صحیح را به من بگویی و مرا تعلیم بدهی !"بهلول به شیخ نگاه کرد و گفت : باشد به تو می اموزم . اما جامه ام را رها کن .شیخ لباس بهلول را رها کرد و در انتظار شنیدن سخنان او به دهان بهلول چشم دوخت . شاگردان شیخ خستگی از تنشان بیرون رفته بود . از روی زمین بلند شدند و در مقابل بهلول ایستادند . بهلول تبسمی کرد و گفت :" من سه سوال از تو پرسیدم و تو به هر سه پاسخ دادی ، اما انچه گفتی اصل پاسخ نبود بلکه پاسخهای فرعی بود .بدان که اداب اصلی غذا خوردن ان است که لقمه ای که می خوری حلال باشد ، اگر لقمه ی حرام را به این اداب که تو گفتی میل کنی حلال نمی شود و سبب تیرگی دل می گردد .در باره ی سخن گفتن هم اصل ان است که باید برای رضای خدا باشد ، زیرا اگر حرف زدن برای دنیا باشد ، خاموشی از سخن گفتن بهتر است .اما در باره ی خوابیدن ، باید موقع خواب بغض و کینه و حسد در دل نداشته باشی و به جای ان ، یاد خدا در دلت باشد تا به خواب روی ."ناگهان چند قطره اشک در چشمان شیخ جنید حلقه زد و با صدایی بغض الود گفت :" به راستی که تو از همه ی مردم این شهر عاقل تر و داناتر هستی ."بهلول تبسمی کرد و از شیخ و شاگردانش دور شد . وقتی می رفت یکی از شاگردان گفت : عجیب است چرا این مرد با این همه دانش و علم مانند دیوانه ها زندگی می کند!؟شیخ گفت :" عجیب تر از همه ان است که به جای ان که من از او سوال کنم او از من پرسید و با سه پرسش ، سه موضوع اساسی را به من اموخت ."بهلول از انها دور شده بود اما شیخ و شاگردانش هنوز به مسیری که او می رفت چشم دوخته بودند و در دل او را تحسین می کردند .
شيخ شهيد منقول است كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله فرموده هر كه خواهد كه خدا او را در قيامت بر اعمال بد او مطلّع نگرداند و ديوان گناهان او نگشايد بايد كه بعد از هر نماز اين دعا را بخواند: اَللّهُمَّ اِنَّ مَغْفِرَتَكَ اَرْجى مِنْ عَمَلى وَ اِنَّ رَحْمَتَكَ اَوْسَعُ مِنْ ذَنْبىبار خدايا مسلماً آمرزش تو اميدوار كننده تر از كار من است و مسلماً رحمت تو وسيعتر از گناه من استاَللّهُمَّ اِنْ كانَ ذَنْبى عِنْدَكَ عَظيماً فَعَفْوُكَ اَعْظَمُ مِنْ ذَنْبى اَللّهُمَّ اِنْبار خدايا اگر گناهم پيش تو بزرگ است ولى عفو تو بزرگتر از گناه من است بار خدايا اگرلَمْ اَكُنْ اَهْلا اَنْ اَبْلُغَ رَحْمَتَكَ فَرَحْمَتُكَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنى وَ تَسَعَنىمن شايسته رسيدن رحمتت نيستم ولى رحمت تو شايستگى رسيدن و فراگرفتن مرا دارد زيرا كهلاِنَّها وَسِعَتْ كُلَّشَىْءٍ بِرَحْمَتِكَ يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ رحمت تو همه موجودات را فراگرفته به (اميد) رحمتت اى ارحم الراحمين
خواص درمانی توت فرنگیFragaria vescaمشخصات گیاه شناسی:توت فرنگی گیاهی است علفی با یک ساقه کوچک ،باریک و خزنده و یک ساقه قائم که انتهای .مشخصات گیاه شناسی:توت فرنگی گیاهی است علفی با یک ساقه کوچک ،باریک و خزنده و یک ساقه قائم که انتهای این ساقه به گل ختم میشود برگهای گیاه سه برگچه ای بوده و حاشیه برگچه ها دندانه دار است گلها سفید رنگ و میوه گیاه که همان توت فرنگی می باشد یک میوه مرکب قرمز رنگ می باشد.انتشار جغرافیایی:توت فرنگی به حالت وحشی در مشال در ناحیه گیلان و همچنین غرب اردبیل می روید .ترکیبات شیمیایی:میوه توت فرنگی حاوی انواع ویتامینها A,C,B12می باشد اسیدهای آلی همچون اسید سیتریک ،اسیدمالیک،اسید سالیسیلیک و اسید لاکتیک به رفاوانی در ساختمان آن وجود دارد.قسمتهای مورد استفاده:برگ و میوه توت فرنگی واجد برخی خواص دارویی اند.اثرات دارویی و طرز استعمال:1_رفع لکه های صورت:ضماد تهیه شده از میوه له شده توت فرنگی با استعمال خارجی بر روی پوست باعث از بین رفتن لکه های آن می گردد.2_بعنوان مدر: برگ توت فرنگی به شکل جوشانده مخلوط با وانیل و دارچین اثر پیشاب آور داشته و از اینرو در درمان سنگ کلیه و مثانه ،تصفیه خون،آب آوردن انساج و….به کار می رود.3_کاهش فشار خون: مصرف میوه توت فرنگی فشار خون را تا حدی کاهش می دهد.
آشنایی با خواص درمانی گیاه گالش انگور (انگورفرنگی سیاه مزه ی ترش و معطر و خشک انگورفرنگی نشان از وجود مقادیر بالای ویتامین C و فعالیت آنتی اکسیدانی بالای آن است. انگورفرنگی سیاه برای جلوگیری از سرماخوردگی و عفونت گلو به کودکان داده می شود. میوه، آب میوه و عصاره ی آن دارای فعالیت ضد التهابی و ضد ویروسی قوی است.اسم انگلیسی: Blackcurrantمزه ی ترش و معطر و خشک انگورفرنگی نشان از وجود مقادیر بالای ویتامین C و فعالیت آنتی اکسیدانی بالای آن است. انگورفرنگی سیاه برای جلوگیری از سرماخوردگی و عفونت گلو به کودکان داده می شود. میوه، آب میوه و عصاره ی آن دارای فعالیت ضد التهابی و ضد ویروسی قوی است. قیمت مورد استفاده: جوانه، میوه، برگ، روغن میوهاثرات مهم: اثر آدرنالیک (جوانه)، ضد التهاب، آنتی اکسیدان، قابض، مدر (برگ) تقویت سیستم ایمنی بدن: آب میوه انگور فرنگی را می توان با توجه به استفاده های سنتی آن به عنوان مقاوم کننده بدن در برابر عفونت های ویروسی مثل سرماخوردگی، آنفولانزا و زخم های ویروسی مثل تبخال به طور منظم استفاده کرد. به نظر می رسد که این آب میوه داروی خوبی برای تسریع بهبود در بیماریهای عفونی نیز باشد. توصیه می شود که کنسانتره های شیرین شده ی انگور فرنگی را مصرف نکنید. آلرژی و التهابات مزمن: در فرانسه معتقدند که جوانه های انگور فرنگی عملکرد غده آدرنال را تنظیم می کند و برای درمان شرایط التهابی و آلرژیک مثل آسم تجویز می شوند. روغن دانه ی انگور فرنگی مثل روغن گل مغربی دارای مقادیر بالایی از اسیدهای چرب امگا-6 است که می تواند برای کنترل التهاب در بیماریهایی نظیر آرتریت روماتوئید و ام اس (Multiple Sclerosis) مفید باشد. بهبود گردش خون: میوه و برگ انگور فرنگی با دارا بودن مقدار زیادی آنتوسیانین های آنتی اکسیدان، می تواند در مصارف طولانی به عنوان راهکاری برای بهبود گردش خون به ویژه به مویرگها مفید باشد. آب یا عصاره انگور فرنگی را می توان به صورت روزانه و به مدت چند ماه برای کک به بهبود مشکلات گردش خون مثل شکنندگی مویرگی و واریس استفاده کرد.
http://medplant.ir/wp-content/uploads/2012/11/%DA%AF%DB%8C%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-Glycyrrhiza-glabra-1-100x100.jpgشیرین بیان یکی از گیاهان دارویی با ارزش ایران است که برای بیماریهای مختلف از جمله مشکلات گوارشی، آرتریت، زخم معده، عفونت های ویروسی، رفع خستگی مزمن و… کمک کند.شیرین بیاناسم علمی: Glycyrrhiza glabraاسم انگلیسی: Licoriceشیرین بیان یک گیاه مقوی و ضدالتهاب است که یکی از پرکاربردترین داروها برای درمان انواع بیماریها به حساب می آید. شیرین بیان به طور معمول به داروهای دیگر هم اضافه می شود و باعث بهبود عطر و طعم و شیرین کردن مزه داروها می شود. شیرین بیان Glycyrrhiza glabraکاربردهای درمانیقسمت مورد استفاده : ریشهاثرات مهم: ضد التهاب، ضد ویروس، مسکن، خلط آور، تونیک (مقوی)ورم معده، زخم معده و بیماریهای التهابی روده: اثرات درمانی شیرین بیان در تمام قسمتهای دستگاه گوارش دیده می شود لذا می توان از آن در تمام موارد التهاب یا زخم دیواره روده یا معده استفاده کرد. استفاده از چای شیرین بیان در شبها می تواند به کاهش ریفلاکس معدی کمک کند. آرتریت التهابی: قدرت ضد التهابی شیرین بیان می تواند در از بین بردن حالتهایی نظیر خشکی، داغی و درد عضلات و مفاصل مؤثر باشد. شیرین بیان با روشی که زیاد با عملکرد سایر استروئیدها متفاوت نیست، به تعدیل التهاب مزمن و شرایطی مانند آرتریت روماتوئید و پلی میالژیا کمک می کند. زخم های دهانی، گلودرد، برونشیت و سرفه: چای شیرین بیان به تنهایی یا در ترکیب با سایر گیاهان می تواند یک داروی غرغره یا دهانشویه مؤثر با طعم مناسب زخم های زبان، دهان، گلو و حنجره باشد. نوشیدن این چای نیز می تواند به درمان التهابات و تحریک راههای تنفسی مثل عفونت برونش ها کمک کرده و برای درمان سرفه و از بین بردن خلط سینه مؤثر باشد. اینچنین به نظر می رسد که این گیاه برای جلوگیری از پوسیدگی دندان ها نیز مؤثر باشد. عفونت های ویروسی: اگرچه شیرین بیان به این منظور شناخته نمی شود، اما در ترکیب با سایر گیاهان می تواند منجر به تقویت سیستم ایمنی بدن و مقابله با عفونت های ویروسی و سایر عفونت ها شود. از جمله دیگر بیماریهایی که شیرین بیان برای آنها توصیه شده است می توان به سندروم خستگی مزمن، مونو نوکلئوز، بیماری لایم، زونا و التهاب لوزه ها اشاره کرد. تقویت کننده غدره آدرنال: شیرین بیان می تواند در شرایطی که غدد آدرنال به استرس های طولانی مدت مبتلا شده اند کارساز باشد. این گیاه یک مقوی مؤثر برای غدد آدرنال بوده و به بهبودی بیماری و خستگی مزمن کمک می کند. شیرین بیان یک داروی استروژنی است که می تواند به خصوص در درمان خستگی های مزمن دوران یائسگی به کار رود. سایر کاربردها: تحقیقات در چین نشان داده است که شیرین بیان می تواند در سندروم تخمدان پلی کیستیک و بهبود نظم قاعدگی و باروری مؤثر باشد. این گیاه همچنین از کبد و بافتهای غشایی در معده و مسیرهای تنفسی حفاظت می کند. شیرین بیان داروی خوبی برای باز یافتن سلامتی و بهبود بعد از بیماری است.
کرفساسم علمی: Apium graveolensاسم انگلیسی: Celeryکرفس یک گیاه سم زداست و برگ و ساقه و دانه ی آن باعث تحریک کلیه ها برای دفع سموم از بدن می شوند. این مورد بویژه در خصوص تجمع نمک در مفاصل که باعث التهاب و سفنی مفاصل می شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هرچند امروزه کرفس بعنوان یک آرامبخش خفیف در نظر گرفته می شود، اما در زمانهای گذشته اعتقاد بر این بود که می تواند باعث تقویت قوای جنسی شود. کاربردهای درمانی:قسمت های مورد استفاده: برگ، دانه، ساقه.اثرات مهم: ضد التهاب، ضد روماتیسم، دفع گاز معده و روده و ادرار آور.کرفس Apium graveolensآرتریت و مشکلات روماتیسمی: کرفس در طب سنتی اروپا یک داروی اصلی برای درمان مشکلات آرتروزی و روماتیسمی است که در آن مفاصل، عضلات و تاندون ها متورم و سفت شده و دچار درد می گردند. دانه های کرفس حاوی یک روغن فرار (اسانس) است که باعث تحریک کلیه ها به دفع مواد زاید از بدن می شود. بطور خاص، می توان از عملکرد خوب کرفس در حذف نمکهای اورات از بدن اشاره کرد که اغلب باعث التهاب و سفتی در سیستم عضلانی و اسکلتی می شوند. دانه های کرفس برای درمان درد و سفتی عضلات به خصوص در اوایل صبح و بعد از بیداری به خوبی اثر دارند. بذر کرفس همچنین برای دفع مایعاتی که در اثر آرتریت در مفاصل تجمع کرده اند نیز مفید می باشد. نقرس، یکی از مهمترین علائم این عارضه (آرتریت) است که می توان برای درمان و جلوگیری از عود آن از بذر کرفس استفاده کرد. داروی سم زدا: عصاره ساقه و برگ کرفس یک مکمل غذایی خوب برای کمک به زدودن سموم از بدن و همچنین کاهش وزن است. این عصاره بویژه برای افرادی خوب است که بدن آنها تمایل بالایی برای به حفظ آب در بافتها دارد. سایر کاربردها: دانه کرفس ممکن است برای درمان گاز و نفح معده نیز به کار گرفته شود.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

خرید اینترنت و فروش شارژ ایرانسل ارزان نمایندگی فروش خدمات تعمیر کولر گازی اسپلیت سامسونگ در شیراز - عظیمی باربری وبلاگی برای همه گروه حقوق دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی صدای مشاور ثبت برند نرم افزار شیراز Amanda